کد مطلب:106611 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:154

خطبه 226-غسل و کفن کردن رسول خدا











[صفحه 219]

گفتار آن حضرت هنگامی كه پیامبر اكرم را غسل می داد و او را مهیای دفن می كرد این سخنان را ایراد فرمود: انباء: خبرها، به جای این كلمه انبیاء نیز روایت شده است. شئون: مراكز ارتباط استخوانهای كاسه ی سر و محل تلاقی آنها، عربها معتقد بودند كه اشك چشم از این محلها بیرون می آید و ابن سكیت گفته است: شانان، دو رگ هستند كه از داخل سر به جانب دو ابرو، و از آن جا به چشمها اتصال دارند. كمد: اندوه نهفته محالف: ملازم، همراه بال: قلب، خاطر (پدر و مادرم فدایت باد ای رسول خدا، آنچه با مرگ تو قطع شد با مرگ هیچ كس قطع نشد، و آن نبوت و اخبار آسمانی بود، غم مصیبت تو همگان را به سوگ نشانده، و دلیل تسلیت برای همه ی مرگها و مصیبتها شده است، اگر این امر نبود كه تو دستور به صبر و شكیبایی فرموده ای و از بی تابی نهی كرده ای آن قدر بر تو می گریستیم كه سرچشمه ی اشكهایمان خشك شود و درد و غم پیوسته و حزن و اندوهمان همیشه باقی باشد، گر چه اینها نیز برای از دست دادن تو اندك است اما مرگ چیزی است كه نمی توان آن را برگرداند و دفع كرد، پدر و مادرم فدایت باد، ما را در حضور پروردگارت یاد كن و از خاطرمان مبر.) بابی انت و امی، این ع

بارت (جار و مجرور) متعلق به فعل محذوفی است كه افدیك می باشد. و این كه حضرت درباره ی پیامبر می گوید: با مرگ تو چیزی قطع شد كه در مرگ هیچ كسی قطع نشد به خاطر آن است كه ایشان آخرین پیامبر بود و پس از وی وحی و پیامبری نیست، و منظور از اخبار آسمان، وحی الهی است، اما اهل تاویل می گویند آسمان كنایه از جایگاه بلند معنوی یعنی آسمان غیب و مقام فرشتگان عالم بالاست. خصصت... سواء، مصیبت تو این خصوصیت دارد كه پس از این هرگز مردم مثل آن را نخواهند دید و از این رو فقدان تو برای تمام مصائب آنان در فقدان عزیزانشان، مایه ی تسلیت و دلداری شد و دل تمام آنها را به طور مساوی جریحه دار ساخت، در حالی كه خصوصیت و عمومیت صفت مصیبت می باشند ولی در عبارت، آنها را به خود پیامبر نسبت داده است به آن دلیل كه این مصیبت و اندوه به خاطر آن حضرت می باشد. عبارت و لولا... و قلالك، عذری است از طرف امام (ع) كه چرا گریه ی زیاد و اندوه فراوان را در مصیبت پیامبر ترك كرده است، و امر آن حضرت را به صبر كردن در هنگام مصیبت و نهی وی را از جزع و بی تابی در وقت سختیها به عنوان دلیل برای این عمل خود بیان فرموده است. در متن سخن امام تمام كردن و به پایان رساندن

چشمه های داخل سر، كنایه از زیادی گریه و واژه ی داء كنایه از درد و غم و اندوه است و به این منظور لفظ مماطله را استعاره آورده یعنی با این كه هر گونه حزن و غمی معمولا به مرور زمان از صاحبش جدا و فراموش می شود ولی این مصیبت چنان است كه غم آن نمی خواهد از انسان جدا شود و مثل آن است كه برای از بین رفتن، امروز و فردا می كند. ضمیر تثنیه در فعل قلا دو مرجع دارد: 1- كلمه ی انفاد كه از فعل انفدناه فهمیده می شود. 2- الكمد المحالف و چون این معنا شامل داء المماطل هم می شود لذا در مرجع ضمیر هر دو را یكی به شمار آورده است، و احتمال می رود كه مرجع هر دو، همان دو كلمه ی آخر باشد: داء و كمد، زیرا اینها نزدیكتراند، و مرجع ضمیر در جمله ی و لكنه ما لا یملك، كلمه ی موت است و معنای جمله این است: اما مرگی كه راه برگشت ندارد و قدرتی بر دفع آن نیست، گریه و جزع بر آن بی فایده است و صبر كردن بر آن شایسته تر می باشد، و در آخر سخن جمله ی اول را تكرار كرده است پدر و مادرم فدایت باد و این خوی عربهاست كه در برابر عزیز خود این جمله را بر زبان می رانند. اگر اشكال شود كه پس از وفات كسی چگونه می توان فدایش شد و این امری ناممكن است در پاسخ می گوی

یم: در عرف عرب شرط صدق این جمله امكان فدا شدن نیست زیرا غرض از بیان این جمله حقیقت فدا شدن نبوده بلكه منظور صرف اظهار كوچكی است تا طرف مقابل متوجه شود كه پیش گوینده ی این سخن آن قدر عزت و احترام دارد كه حاضر است پدر و مادر خود را در راهش قربانی و برایش فدا كند و این امری است ممكن و معقول. و سرانجام از آن حضرت درخواست می كند كه او را نزد پروردگارش به یاد آورد و از خاطر خود نبرد و این خواهشی بجاست زیرا وی زودتر به پیشگاه پروردگار رفته با این كه رهبر جامعه و پیشوای مردم بوده است، چنان كه هرگاه رهبر یك كشور فرمانروایی را به شهری بفرستد كه به حال مردمش رسیدگی كرده و با تشویق و تهدید آنان را به اطاعت سلطان درآورد، لازم است هنگامی كه می خواهد به مركز باز گردد گزارشی از اطاعت پیروان و سركشی مخالفان داشته باشد و طبیعی است آنان كه فرمان مولی را به جان خریده و دستورهای او را مو به مو اجرا كرده اند دوست دارند كه اعمال نیكشان نزد رهبر كشور بازگو شود، و به این دلیل به فرمانروای خود نزدیك می شوند و می خواهند خود را در قلب او جایگزین سازند و از او درخواست كنند كه دل خود را متوجه آنها كرده برای ایشان اهمیت قایل شود. كلمه ی ب

ال (در این جا) به معنای امر مهم و مورد اهمیت است و ممكن است تقدیر سخن امام (ع) این باشد و اجعلنا من مهمات بالك یعنی ما را از همه بیشتر به خاطر داشته باش بنابراین تقدیر كلمه ی مهمات كه مضاف بوده حذف شده است. پیامبر اكرم ده سال پس از هجرت رحلت فرمود، ولادتش عام الفیل و بعثت وی در سن چهل سالگی پس از ترمیم خانه ی كعبه واقع شد و در پنجاه و سه سالگی به مدینه هجرت فرمود و در هنگام وفات شصت و سه سال از سن مباركش گذشته بوده و نقل شده است كه روز ولادت و ورود به مدینه و همچنین رحلت آن حضرت روز دوشنبه بوده و شب چهارشنبه در خانه ی عایشه، همان جا كه وفات یافته بود به خاك سپرده شد، در حالی كه حضرت علی (ع) به اتفاق عباس بن عبدالمطلب و فرزندش فضل عهده دار غسل آن حضرت بودند، راجع به این موضوع و چگونگی دفن رسول خدا در شرح خطبه ی 188 ذیل سخن امام (ع) و لقد علم المستحفظون، مطالبی را بیان داشتیم. توفیق از خداوند است.


صفحه 219.